یزدفردا :مطلبی انتقادی با عنوان ""کشیدن«مو» از «ماست» با اعتراض به بخش هایی از یک اعتقاد / نگاهی به کارنامه ی 180روزه ی روابط عمومی استانداری یزد" به قلم آقای رضا بردستانی در یزدفردا منتشر و واکنش های کتبی و شفاهی مختلفی به یزدفردا منعکس شد که یکی از آن موارد مطلب نگاشته شده توسط آقای محمد امامی بود که با عنوان " پاسخی به مو از ماست کشیدن معترضانه یک دوست" منتشر شد.
جناب آقای محمد امامی
با سلام و ادای احترام و ارادت
ورود به حوزه ای که داعیه داران با سابقه و مدعیان با معلومات و متخصصان استخوان خُرد کرده ای همچون حضرتعالی دارد خود مصداق عینی بی تدبیریاست که چون از یک دانش آموز نو پا سر زده است می توان به دیده ی اغماض نگریست اما چون زانوی ادب نهادیم تا نقدِ موشکافانه ی حضرتعالی بر نوشته ی سراسر عیب خود را بخوانیم با کلیاتی مبهم و عباراتی«کیهانی!» رو در رو شدیم. و خوب می دانید و می دانیم که هر دسته و گروهی برای نشان دادن مصداق های دوست داشتنی یا اعتراض های معنا دار خود کلید واژه هایی دارند مثلا همین«دلواپسی» که در کنار دغدغه نشانده اید. ما دغدغه داریم اما«دلواپس»نیستیم.
نشانه های بیشماری وجود دارد که ایجاد جامعه ی تک صدایی محصول تحزب بی ریشه است! این سال هایی که از سر گذرانده ایم به یک واقعیت پی برده ایم و آن انحصاری کردن فضا از سوی نیروهای چپ و راست است تا جایی که یکی از رسانه هایی که گاه شما نیز در آن قلم می زنید و می خوانیم و بهره ها می بریم ـ الحمدلله همچون ما زیر چتر افراط و بی انصافی هم نیست! ـ هیچگاه اجازه ی حضور هیچ صدایی به جز لحنی که به گوشش آشنا است و به دلش خوشآمدانه ندیدیم. می پذیریم که خبط و خطایی عظیم مرتکب شدیم از این که به حوزه ی پُر پیچ و خم روابط عمومی ورود پیدا کردیم اما بپذیرید صلاح کار کجا و من خراب کجا. در بند مقایسه گرفتار نیامدیم چون اساساً مقایسه را از بُن دشمن داشته ایم و مهمتر این که از گذشته چیز درخوری نیافتیم که در مقام قیاس برآییم.
می پذیریم که برجاده«بی انصافی»، «قلب واقعیات»، «قضاوت عجولانه و نادرست»، «ریل جریان های افراطی»، «ندیدن محسنات»، «زود دست به نقد شدن» و بسیاری چیزهای دیگر گام نهادیم اما بپذیرید شما که «قصد دفاع» و «نقد افراد» نداشتید با یک سری عبارات کلی دیگر جایی برای حضور و بروز تضارب آراء نگذاشتید. اصلاً بگذارید خلاصتان کنم همین که شما زحمت کشیده اید و در مقام پاسخگویی برآمده اید و روابط عمومی استانداری همچنان بر طبل سکوت و بی خبری می کوبد خود گویایی خموش و اوضح واضحات عدیده ای است. این که دیگران بیانید و وظیفه ی سازمانی دیگران را گوشزد یا عملی کنند یعنی یک جایی از کار می لنگد! بگذریم از این که احساس می کنیم همه جای کار یک جورهایی لنگ لنگان می لنگد.
برادر خوبم بحث ما روابط عمومی فلان اداره یا بهمان سازمان نیست، صحبت بر سر روابط عمومی و امور بین الملل استانداری است. پنح دوره ی فلان و یک دوره ی بهمان با حضور بزرگی از بزرگان که می شود همان نگاه کمیت گرایی به جای بررسی کیفیت گرایی! شما که از نظر ما یکی از بهترین گزینه ها در این مورد خاص هسیتد چرا به پریدن تا لب بام راضی شده اید در حالی که قدرت پریدن برفراز آسمان ها دارید؟ اظهر من الشمس است انتخاب آقای پاک طینت مورد اعتراض شدید ما است! می گویید دلیل؟ می گوییم همین که ورود پیدا کرده اید به بحثی تخصصی و علمی نقد را با نقد جواب می دهید و نه با فرافکنی و عباراتی همچون:«نیاتی دیگر پشت این ابراز نظرها»، «عبارت معروفِ سهم خواهی»، «توپ را به زمین حریف انداختن مبنی بر این که نخوانده ایم و نمی دانیم و اصلاً قضیه چیست!»و ... و این یعنی برتریِ اندیشه و شیوه ی عمل و همچنان می بینید که جای واکنش آقای پاک طینت خالی است که شاید قابل نمی دانند اما ما می گوییم پاسخی ندارند که سکوت کرده اند. می گویید انتخاب ایشان انتخاب خوبی است ما هم تلویحاً و نه تحقیقاً می پذیریم که انتخابی است که خوب بودنش محل تردید جدی است ولی اگرچه تقریباً انتخاب خوبی بودنش را به دیده ی اغماض هم بسپاریم واضح است این انتخاب پاسخگوی اهداف و اندیشه هایی که این دولت را بر سر کار آورده، نیست. واضح و مبرهن است که به این انتخاب نه بعد از 180 روز که بعد از 180ماه هم خوشبین نباشیم چون ادبیاتی که آن را باریک بینانه بر رسیدیم، گویای واقعیاتی تلخ است.
به واقع وقتی می گوییم عدم تعادل بین ظرف و مظروف یعنی کسانی که به این اجماع رسیدند که روابط عمومی استانداری را می توان به پاک طینت سپرد در دو اندیشه گرفتار آمده بودند یا روابط عمومی استانداری را خیلی جدی نگرفتند یا اطرافشان بزرگتر از پاک طینت نبود که به واقع نبود که اگر بود چشمانشان آدم های با برنامه تر را دیده بودند. بال گشودن و تا لب بام پریدن که نامش پرواز نیست پریدن است و توقع نداشته باشید ما که انتظار پروازی بلند منشانه داشته ایم به پریدن هایی این چنین کوته بینانه! معترض باشیم.
شما می گویید هر انسان نقاط ضعف و قوتی دارد قبول! اما مگر روابط عمومی استانداری محلی برای آزمون و خطا یا کسب تجربه است؟ شما می گویید ایشان باعث شده اند و کمک کرده اند تا«رویکرد روابط عمومی استانداری یزد از رویکرد تحکم فردگرایانه به روابط عمومی ها و رسانه ها به رویکرد تعامل جمع گرایانه با اهالی روابط عمومی و رسانه تغییر یافته» ما می گوییم برنامه هایی که بر شمرده اید از سال ها قبل معمول و مرسوم بوده است از جهت تغییر رویکرد هم سخت معتقدیم رویکرد همچنان تحکم فردگرایانه با رنگی دیگر و تللؤیی درخشان تر! حاکم است دلیل می خواهید: سکوت های مخرب و گاف های پی در پی! شاهد مثال همان هایی که نوشتیم: ... و ... و ....و ...
«من دغدغه دارم» گفتن یک مسئول ارشد روابط عمومی، «مفتخرم» نوشتن و بر زبان راندن مدیر کل روابط عمومی استانداری و مجموعه ای از «دغدغه های من» همان ترویج تحکم فردگرایانه هست یا نه؟وظیفه ی روابط عمومی ویژه ترین دستگاه اجرایی هر استان چیست؟ چرا باید یک فرد افراطی با یک برگ استعفا بتواند به مقاصد شخصی خود برسد اما مدیریت روابط عمومی توان خنثی کردن این بداخلاقی کودکانه را نداشته باشد. از این که یک آشنا به حرفه ی خطیر روابط عمومی مطالب سراسر نقص مرا خوانده است بر خود می بالیم اما بغضی پنهان و آزار دهنده در هنگام مطالعه ی نظرات حضرتعالی به ما فهماند حتی عقاب های این کنام را به پرواز های تا لب بام دلخوش داشته اند.
«دلواپس»نیستیم اما انحصار طلب و یک سویه نگر همچون تفکری که فلان سایت به اصطلاح اصلاح طلب را می چرخاند و برخی هرگز به مخیله اشان خطور نکرده است از نزدیکی آن بگذرند هم در ما جایی ندارد. نقد پذیر هستیم اما زیر بار حرف های کلی و بی مصداق برو هم نیستیم. کاش آن روزها که می گفتند دست بردارید از این اعتلاف های آبکی تا حداقل شورای شهر را داشته باشید یکی بود مثل شما تا بشود دو کلام با او حرف زد. «دلواپس»نیستیم اما زیر چتری که برخی ایستاده اند تا خیس نشوند هم نمی رویم. احترام دارید چون برای اعتقاداتان هزینه پرداخته اید اما دوستانتان هزینه نپرداخته تنها و تنها داعیه دارند.
احترام دارید چون با علم و آگاهی صحبت می کنید اما محکوممان نکنید به عباراتی مبهم و کلی که آن وقت احساس می کنیم هر روز کیهان می خوانید نه اعتماد و آفتاب و شرق. احترام دارید چون یکی از باتجربه ترین ها در عرصه ی روابط عمومی هستید ولی نخواسته باشید داد نزنیم!
ضعیف بودن گزینه ها تیشه به ریشه ی تحقق خواسته ی رأی دهندگان در 24 خرداد است و ما سکوت نخواهیم کرد. احترام دارید چون افکارتان را در نوشته های نغزتان می خوانیم و دوست داریم اما دغدغه هایمان را«دلواپسیِ»معنادار تعبیر نکنید. می پذیریم در علوم مرتبط با روابط عمومی نوپا و کودکیم ولی انتظار داریم بپذیرید پاک طینت گزینه ی دست چندمی بود که می شد برای روابط عمومی استانداری معرفی کرد حداقل شما بپذیرید این انتخاب و این گزینه و این مشورت که منتهی شد به مدیر شدن پاک طینت همانا بی انصافیِ محض بود در حق استاندار این شهر!
این حداقل اخیر را بپذیرید که دوستان منصفانه رفتار نکردند. شرط نخستِ رعایت امانت در مشورت هم که اساساً نادیده انگاشته شد. شروط لازم و کافی مشورت اگر رعایت می شد انتخاب های بهتری با همین طرز اندیشه و با همین رویکردهای حتی حزبی هم در دسترس بود حالا اگر دوست دارید ما را مفتخر به «بی انصافی»، «قلب واقعیات»، «قضاوت عجولانه و نادرست»، «حرکت بر ریل جریان های افراطی»، «ندیدن محسنات»، «زود دست به نقد شدن» و «دلواپسی» کنید می توانید. به شما فقط یک«دست مریزاد»مهربانانه می گوییم.
> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 23,دسامبر,2024